عادت های کودکان و نقش آن در موفقیت فرزند
عادت های کودکان از قدیم مورد توجه والدین قرار داشته است. والدینی که سعی در تربیت صحیح فرزند دارند به عادت های کودکان و رفتارهایی که فرزندان از خودشان نشان میدهند دقت دارند. اهمیت این موضوع بخاطر این است که رفتارها و عادت های کودک میتواند زمینهساز موفقیت یا شکست بچهها در بزرگسالی باشد.
عادت های دوران کودکی ممکن است از نظر بعضی والدین مهم نباشد اما اگر به رفتارها و عادتهای خودمان و دیگران نگاهی بیندازیم متوجه میشویم که بسیاری از رفتارها و عادتهایی که در ما وجود دارد از دوران کودکی سرچشمه گرفته است.
برای مثال نگاهی به نوع راه رفتن، طرز صحبت کردن و رفتاری که با اطرافیانتان دارید داشته باشید. چه موقع در شما ایجاد شدهاند؟ جواب ساده است: از دوران کودکی.
البته استثنا هم وجود دارد. ممکن است شما با یادگیری در روش خود تغییراتی ایجاد کرده باشید. بنابراین امکان تغییر عادت وجود دارد به شرط اینکه به عادتهای خود آگاهی داشته باشید. در غیر اینصورت همان روش دوران کودکی را در پیش خواهید گرفت.
عادت های فردی در هر انسانی بواسطه تکرار شکل میگیرد. مزیت عادت در این است که لازم نیست انرژی زیادی توسط مغز مصرف شود و در نتیجه مغز برای کارهای مهمتر میتواند به ما کمک کند. اگر کارهای معمولی که هر روز انجام میدهیم بصورت عادت نباشند مغز مجبور است برای انجام آنها تجزیه و تحلیل انجام دهد و دیگر انرژی برای انجام کارهای مهم باقی نمیماند.
بطور خلاصه باید گفت عادتها رفتارهایی هستند که ما دائم در حال تکرار کردن هستیم. با تکرار هر رفتاری، بعد از مدتی آن رفتار در ذهن ناخودآگاه ما قرار میگیرد و بطور طبیعی آن رفتار را بدون فکر انجام میدهیم.
حالا ببینیم عادت های کودکان چه تاثیری در زندگی آنها دارد؟
عادت های کودکان و نقش آن در سرنوشت فرزند
عادتها مانند یک شمشیر دولبه عمل میکنند و در موفقیت یا شکست انسانها در زندگی نقش پررنگی دارند. عادت های فردی مانند گلولههای برفی هستند که در ابتدا کم اهمیت به نظر میرسند اما وقتی از کوه سرازیر میشوند بزرگ و بزرگتر خواهند شد. اگر شما هم به عادتهای منفی که دارید اهمیت ندهید ممکن است با گذشت زمان مشکلات زیادی برایتان ایجاد شود.
عادت های دوران کودکی بخاطر همین مسئله مهم هستند. وقتی یک عادت در انسان شکل میگیرد و مغز آن را در بخش ناخودآگاه ذهن قرار میدهد تغییر دادن آن سخت میشود. مغز دوست ندارد کارها و رفتارها از حالت عادی و طبیعی خارج شود چون مجبور به تجزیه و تحلیل کردن میشود و انرژی زیادی مصرف میشود. بنابراین زمانیکه یک عادت در دوره کودکی ایجاد شود ممکن است تا پایان عمر هم با انسان باقی بماند.
با توجه به اینکه عادتها در بخش ناخودآگاه مغز قرار دارند ما متوجه آنها نیستیم و تاثیر آنها را در زندگی متوجه نمیشویم. برای مثال یک مغازهدار را در نظر بگیرید که عادت کرده چهرهای اخمو و ناراحت داشته باشد. او متوجه نیست که چه عادت و رفتاری با مشتریهایش دارد. در نتیجه وقتی مشتریان کمتری از او خرید میکنند دلیل آن را نمیداند.
چرا عادت های دوران کودکی اهمیت دارند؟
مسئلهای که باعث میشود ما به عادتهای کودکان توجه داشته باشیم اهمیتی است که برای موفقیت فرزند قائل هستیم. همانطور که گفتم یک عادت ممکن است برای همیشه با انسان بماند و چون بعضی از این عادتها را ما دائم تکرار میکنیم ممکن است به تاثیرات آنها آگاهی نداشته باشیم. بنابراین وقتی در زندگی پیشرفتی حاصل نمیشود آن را به شانس و اقبال نسبت میدهیم و یا اینکه جامعه و دیگران را مقصر میدانیم. در حالیکه عامل اصلی آن به عادتهایی مربوط میشود که در زندگی داریم.
سعی کنید عادتهای مثبت در فرزندتان بوجود آورید. عادتهای خوب میتواند در بزرگسالی نقش بالایی در موفقیت و شادکامی فرزند داشته باشد. برعکس این موضوع هم برای عادتهای منفی صدق میکند و همانطور که گفتم یک عادت منفی میتواند مانع پیشرفت در زندگی باشد و به اشتباه فرزندتان دیگران را مقصر بداند.
برای مثال والدینی که همه درخواستهای فرزندشان را برآورده میکنند باید توجه داشته باشند ممکن است این رفتار به نوعی عادت در کودک یا نوجوان تبدیل شود. وقتی این عادت شکل بگیرد امری طبیعی جلوه خواهد کرد و در بزرگسالی هم ممکن است فرزند چنین انتظاری را از والدین داشته باشد. در اینصورت اعتماد بنفس و خوداتکایی که عامل اصلی در موفقیت انسانها است در چنین بچههایی کمرنگ است.
عادتهای دوران کودکی چگونه شکل میگیرند؟
عادت های دوران کودکی از یک جنبه دیگر هم اهمیت دارند. واقعیت این است که کودکان این عادتها را از رفتار والدین و برخوردی که والدین با آنها دارند بدست میآورند. رفتارهایی که بچهها در خانه از والدین میبینند را تکرار میکنند. یعنی در قدم اول یادگیری در خانه و توسط والدین شروع میشود؛ با تقلید و الگوبرداری از رفتار والدین. تکرار رفتارهایی که کودک از والدین خود میآموزد باعث میشود که به مرور زمان این رفتارها بصورت یک عادت در کودک نهادینه شود.
اگر به عادتهای خود نگاهی بیندازید متوجه بعضی از این رفتارها خواهید شد که در دوران کودکی شکل گرفتهاند. نوع راه رفتن، نوع صحبت کردن، روش برخورد با اطرافیان و … رفتارهایی هستند که ما در دوران کودکی یاد گرفتیم.
رفتارهای والدین بر مبنای نگرش و طرز فکری است که دارند. اگر این طرز فکر و نوع نگرش به مسائل با یادگیری و آموزش بوجود نیامده باشد بر مبنای رفتاری خواهد بود که از نسلهای قبل تقلید شده است. در اینصورت نسل بعدی هم همین رفتار را تکرار خواهد کرد و اگر این چرخه شامل عادتهای منفی باشد ادامه پیدا خواهد کرد. ما برای اینکه این چرخه معیوب را حذف کنیم نیاز به آموزش داریم تا رفتار بهتری را جایگزین کنیم و فرزندان ما هم از روش بهتری استفاده کنند.
آگاه شدن به عادت های فردی کودکان
همانطور که اشاره کردم عادتها به دلیل اینکه در ما نهادینه شدهاند کمتر مورد توجه قرار میگیرند. ما متوجه رفتارهایی که از روی عادت انجام میدهیم نیستیم چون آنها در ذهن ناخودآگاه ما قرار دارند. این عادتها اگر عادتهای غلطی باشد به مرور نتایج بدی را بوجود میآورند بدون اینکه دلیل آن را بدانیم.
از بین بردن عادتهای اشتباه کار آسانی نیست چون سالها با این نوع رفتار زندگی کردهایم و قطعاً برای حذف آنها باید وقت و انرژی صرف کرد. بخاطر همین است که شناخت عادتهای فردی کودکان اهمیت دارد تا قبل از نهادینه شدن کامل این رفتارها در کودک آن را تغییر دهیم.
فرزندان در سنین کودکی و نوجوانی بخاطر وابستگی و رابطه عاطفی که با والدین دارند بهتر حرفشنوی دارند. برای همین در این دوران راحتتر میتوان عادتهای منفی بچهها را از بین برد. البته شرط اصلی در این زمینه این است که والدین هم از انجام رفتارهای اشتباه و عادتهای منفی دوری کنند در غیراینصورت فرزند تحت تاثیر رفتار والدین آن را انجام خواهد داد.
پیشنهاد میکنم در این زمینه کتاب نگرش و موفقیت را که در مورد عادتها و تأثیرات آن در زندگی توضیح میدهد را مطالعه کنید.
نتیجه گیری از بحث عادت های دوران کودکی
بغیر از عادت هایی که از دوران کودکی در انسانها بوجود میآیند، حوادث و اتفاقاتی که در زندگی رُخ میدهد نیز در شکل گیری عادتها موثرند. برای مثال بیماری کرونا باعث شد ما حساسیت بیشتری روی شستن دستها و رعایت نظافت داشته باشیم. شاید قبل از این اتفاق کمتر به فکر شستن دستها بودهاید اما الآن با گذشت چند سال از این ماجرا اکثر افراد جامعه عادت کردهاند اهمیت بیشتری به سلامتی و رعایت نظافت بدهند.
اتفاقاتی مثل شکستها و ناکامیها تاثیر بالایی در اصلاح رفتار دارد. این اتفاقات در بعضی مواقع درس عبرتی خواهند بود تا مسیر حرکتمان را اصلاح کنیم اما بعضی از این اتفاقات قابل جبران نیستند. پس بهتر است در مورد عادتهای خود و فرزندان اطلاعات بیشتری داشته باشیم تا مسیر بهتری در زندگی انتخاب کنیم.
بعضی از والدین اعتقاد دارند باید اجازه دهیم بچهها در دوره کودکی آزاد باشند و کاری به آنها نداشته باشیم. وقتی آنها بزرگ شوند خودشان متوجه رفتارشان میشوند و آن را اصلاح میکنند در حالیکه شما اکنون متوجه شدهاید رفتاری که بصورت عادت شکل بگیرد به راحتی اصلاح نخواهد شد.
اگر شما فرزندتان را به رفتارهای مناسب عادت دهید این رفتارها میتوانند باعث جهش بزرگی در زندگیشان شود. عادتهای خوبی مثل کتاب خواندن، ورزش کردن، روابط خوب اجتماعی باعث میشود که توانایی فرزندتان بیشتر شود و فرصتهای مناسبی برایش بوجود آید.
کافی است ما نگاهی به رفتارهایمان و شرایطی که در آن هستیم داشته باشیم تا متوجه عادتهایمان بشویم.
دیدگاهتان را بنویسید