اصول تربیت فرزند به آرامش والدین کمک میکند
اصول تربیت فرزند به والدین کمک میکند تا رضایت و آرامش بیشتری در زندگی داشته باشند. ممکن است والدین چالشهای زیادی برای تربیت فرزند داشته باشند اما اگر اصول تربیت فرزند را استفاده كنند به راحتی میتوانند بر مشکلات و مسائل مربوط به فرزند فائق آیند.
تربیت صحیح فرزند مطلوب والدین است اما به دلیل دیدگاههای متفاوتی که والدین دارند یک روش ثابت در تربیت فرزند را شاهد نیستیم. بسياری از والدین با تجربهای که از دوران کودکی خود دارند برای تربیت فرزند اقدام میکنند. در حقیقت آنها با تقلید از روش تربیتی نسلهای قبلی اقدام به تربیت کودک و نوجوان خود میکنند. در حالیکه با تغییراتی که در عصر کنونی بوجود آمده است نیازمند روش اصولی و صحیح برای تربیت فرزندان هستیم. روشی که به والدین کمک کند در بحرانها و شرایط دشوار راهحل مناسبی انتخاب کنند.
اگر والدین با اصول صحیح تربیتی آشنا شوند نه تنها در دوره نوجوانی فرزند با دغدغههای کمتری روبرو خواهند بود بلکه شاهد موفقیت فرزند هم هستند. اما عواملی هستند که باعث میشود والدین به اصول تربيتی توجه نداشته باشند. در ادامه بحث به دو عامل تاثیرگذار اشاره خواهیم کرد و اصول تربیت فرزند را مرور میکنیم.
چرا والدین به تربیت صحیح کودک توجه ندارند؟
تربیت کودک از دیدگاه بسیاری از والدین کار مشکلی نیست. کودک بخاطر سن کم، حرف شنوی خوبی از والدین دارد. از طرف دیگر در دوران کودکی یک ارتباط عاطفی بین فرزند و والدین برقرار است. این دو عامل باعث شده که والدین دغدغه و نگرانی برای تربیت کودک نداشته باشند.
در چنین شرایطی است که والدین نیازی به یادگیری اصول تربیت فرزند را احساس نمیکنند. آنها در ارتباط خود با فرزند مشکلی نمیبینند و روش تربیتی خودشان را مناسب میدانند. در واقع تا زمانیکه والدین متوجه مشکلی در این زمینه نشوند نیازی به یادگرفتن و دانستن مسائل تربیتی در خود احساس نخواهند کرد.
فرزندان در سن کودکی نه تنها مشکلی برای والدین ایجاد نمیکنند بلکه نشاط و شادابی را نیز در خانه بوجود میآورند. به دلیل رابطه عاطفی خوبی که بین والدین با کودک در این دوران شکل میگیرد پدر و مادر تمایلی به تربیت صحیح کودک در کارهایی مثل مسئولیتپذیری و داشتن انضباط را جدی نمیگیرند. بیتوجهی به این موضوع باعث میشود که وقتی فرزندان بدون مهارت لازم به دوران نوجوانی وارد شوند ضعفها و ایرادها در رفتار و شخصیتشان آشکار شود.
نقش ارزشهای زندگی در توجه به اصول تربیتی
عامل بعدی که باعث میشود والدین توجه جدی به اصول تربیت فرزند نداشته باشند به انگیزهها و ارزشهایی برمیگردد که در وجود همه انسانها قرار دارد. ما در دورانی زندگی میکنیم که روزانه حجم زیادی از اطلاعات را از طریق اینترنت، شبکههای اجتماعی، رادیو، تلویزیون و حتی ارتباطات مستقیم با افراد جامعه وارد ذهن خود میکنیم. این حجم از اطلاعات باعث بالا رفتن دغدغههای فکری شده و فرصت خلوت کردن با خود و اندیشیدن در مورد مسائل اساسی زندگی را از ما گرفته است.
خانواده مهمترین مسئله در زندگی هر فردی است. یکی از ارزشها و اهداف زندگی انسانها فراهم کردن آسایش و آرامش برای خانواده است. حتی بسیاری از ما آدمها برای آرامش خانواده، محل زندگی و کسبوکار خود را تغيير میدهيم. با این وجود ممکن است دغدغهها و مسائلی در زندگی بوجود آید كه باعث شود ارزشها و اهداف اصلی خود را فراموش کنيم. اگر ما سعی كنيم هر چند وقت يكبار مروری به کارهايی كه انجام میدهيم داشته باشیم و اهداف زندگی خود را یادآوری کنیم از مسیر اصلی منحرف نخواهیم شد. اهداف مانند قطبنمایی هستند که مانع از انحراف از مسير خواهند شد.
در تربیت فرزند همین موضوع برقرار است. وجود آرامش در خانواده و توانمند کردن فرزندان که باعث موفقیت فرزند میشود جزء اهداف اصلی والدین است. اما بعضی مواقع مشغلههای کاری و دغدغههای ذهنی به قدری زیاد هستند که از تربیت صحیح فرزند غافل میشویم و زمانی متوجه مشکلات میشویم که فرزندان به دوران نوجوانی و جوانی وارد شدهاند. اگر فرصت فكر كردن را داشته باشيم متوجه میشويم كه بسیاری از مشغلههای فکری اهمیتی به اندازه خانواده و فرزندان ندارند. حفظ تعال در زندگی كمك زيادی به داشتن آرامش در زندگی میكند. در این مورد میتوانید ویدیوی تربیت فرزند به روش صحیح را ببینید.
توجه والدین به اصول تربیتی در دوره نوجوانی
والدین در دوران نوجوانی دغدغه بیشتری نسبت به رفتارهای فرزند پیدا میکنند. در دوره نوجوانی رفتارهای فرزند تغيير میكند. استقلالطلبی فرزند و عشق و احساسات از ويژگیهای دوران نوجوانی است كه در كنار بقيه نيازها خودنمایی خواهد كرد. در اين شرايط اگر والدين رفتار صحيح با فرزند نداشته باشند چالشها و مشكلاتی بوجود خواهد آمد. اصول تربيتی در اين برهه زمانی راهگشا خواهد بود و شناخت اين اصول نقش موثری در درک، حفظ ارتباط صميمی و موفقيت فرزند دارد.
البته ناگفته نماند كه اگر اصول تربيت فرزند از دوران كودكی بكار گرفته شوند تاثير چشمگيری برای والدين و فرزندان خواهد داشت. در دوره كودكی بخاطر حرفشنوی بالایی که فرزند دارد راحتتر ميتوان اصول تربيتی را بكار گرفت و در دوره نوجوانی چالشهای كمتری با فرزند ايجاد خواهد شد. اما باز هم شروع استفاده از این روشها در دوران نوجوانی تاثيرگذار است.
دليل اينكه تاثير روشهای اصولی تربيت فرزند در دوره نوجوانی كمتر است به شكلگیری شخصيت فرزند در کودکی برمیگردد. همانطور که در مقالههای قبلی اشاره کردم شخصیت بچهها تا سن شش سالگی شکل میگیرد. تقلیدها و رفتارهای کودک شخصیت او را میسازد و کودک با بزرگتر شدن همان رفتارها را ادامه خوهد داد. در این زمینه هم میتوانید مقاله عادتها را مطالعه کنید.
بنابراین هرچند برخورد صحیح والدین در دوران نوجوانی میتواند در بهبود شخصیت و رفتار فرزندان تاثیرگذار باشد اما تربیت اصولی فرزندان در دوران کودکی راحتتر و تاثیرگذارتر است.
تربیت فرزند و نگرش والدین
ما باید یک مرور و بازنگری در نگرش خود داشته باشیم تا بتوانیم تجربه بهتری از زندگی پیدا کنیم. شخصیت بچهها از زمان تولد تا شش سالگی شکل میگیرد و در این مدت آنها در کنار والدین و نزدیکان خود رشد پیدا میکنند.
از سن شش سالگی به بعد همزمان با ورود بچهها به جامعه دوستان و دیگر افراد جامعه نیز در نگرش و دیدگاه کودکان تاثیرگذار خواهند بود. میزان تاثیرگذاری جامعه بر بچهها نه تنها به اندازه خانواده نیست بلکه با توجه به نوع شخصیت و تربیتی که در خانه به دست آوردهاند تاثیرپذیری از جامعه میتواند کم یا زیاد باشد. این متغیر وابسته به ارزشهایی است که کودکان در خانواده کسب میکنند.
والدینی که هدف خاصی در آموزش و تربیت بچهها در دوران کودکی ندارند این امکان را فراهم میکنند تا بچهها تاثیرپذیری بیشتری از جامعه و دوستان خود داشته باشند. حس استقلالطلبی و غروری که در دوران نوجوانی و جوانی ایجاد میشود مانع از این میشود که والدین بتوانند مثل دوره کودکی در تربیت و راهنمایی بچهها موفق عمل کنند.
برای آگاهی از میزان تاثیر جامعه در کودکان و نوجوانان میتوانید مقاله تاثیر جامعه بر تربیت فرزند را مطالعه کنید.
دیدگاهتان را بنویسید