چطور والدین خوبی باشیم

همه والدین دوست دارند فرزندان خوبی تربیت کنند. پدر و مادرهای امروزی عاشق فرزندان خود هستند و برای موفقیت آنها سخت تلاش میکنند. تربیت و پرورش فرزند خوب در درجه اول به خانواده و پدر و مادر نفع میرساند و حس رضایت و آرامش را در آنها ایجاد میکند. در مرحله بعد جامعه از رفتار فرزندانمان تأثیر مثبت خواهد گرفت.
در نظر بگیرید که تمام خانوادهها در تربیت و پرورش فرزندان خود موفق عمل کنند. در اینصورت جامعه ما چطور به نظر خواهد آمد؟ آیا غیر از این است که یک جامعه آرام، با نشاط، احساس رضایت و همکاری وجود خواهد داشت که باعث پیشرفت جامعه میشود؟
رفتار والدین با فرزند
رفتار ما نه تنها با فرزندان خودمان باید اصولی و حساب شده باشد بلکه روش برخورد با بقیه کودکان هم باید منطقی و اصولی باشد. این فرزندان ما هستند که در آینده با کودکان دیگر در جامعه سروکار دارند. بنابراین نوع تعامل و رفتارهای آنان با یکدیگر بر میزان رضایت و آرامش آنها تأثیرگذار است. حال سؤال مهم این است که والدین چه روشی را برای رسیدن به این شرایط در پیش بگیرند؟
گاهی مواقع والدین تمام تلاش خود را انجام میدهند تا فرزندانی خوب و موفق تربیت کنند اما به نتیجه مورد نظر نمیرسند. پدر و مادری که نه تنها برای تحصیل و آموزش فرزندانشان هزینه میکنند بلکه برای ایجاد محیطی آرام در خانه نیز تلاش میکنند تا فرزندانشان آینده بهتری داشته باشد. هرچند در بعضی مواقع مسائلی در خانوادهها اتفاق میافتد که بیانگر این است باید روشی بهتر برای تربیت فرزندان پیدا کنیم.
بهتر است ابتدا والدین خوب را بشناسیم. بسیاری از خانوادهها تعریف واضحی از والدین خوب ندارند. معمولاً خانوادهها ملاک خوب و بد را در مقایسه با دیگران و یا نسل قبل تعیین میکنند.
واقعیت این است که یکی از ویژگیهای پدر و مادر خوب توانمند ساختن فرزندان است. روشی که والدین در تربیت و پرورش فرزندان بکار میگیرند نقش کلیدی در آینده کودکان دارد و باید با نگرش علمی همراه باشد. پس بهتر است که در مورد ویژگیهای والدین خوب صحبت کنیم.

ویژگی های والدین خوب
در تربیت و پرورش کودکان اصطلاحی بکار برده میشود مبنی بر اینکه آیا برای فرزندان نجار باشیم یا باغبان؟ اصطلاح نجار بودن به این معنا است که شما تمرکز روی تمامی رفتارهای فرزند خود داشته باشید.
نجار یا یک صنعتگر با نگاهی دقیق و موشکافانه کارهای خود را کنترل میکند. این افراد برای رسیدن به نتیجه موردنظر و جلوگیری از اشتباه نیار دارند که دائم فرآیند کارشان را بررسی کنند.
والدینی هم که به دنبال داشتن فرزند خوب با معیارهای مورد نظر خود هستند، فرزندان را بیش از اندازه کنترل میکنند. آنها دوست دارند فرزندانشان آنگونه که خودشان میخواهند تربیت شوند. در صورتیکه کودکان مانند بقیه انسانها دارای احساسات هستند و کنترل زیاد روی آنها اثر منفی بر رفتار آنها خواهد گذاشت.
کنترل کردن فرزندان یعنی محدود کردن اندیشه آنها و قبولاندن اینکه آن چیزی که من میگویم درست است. در صورتیکه اگر نگاهی به جامعه و دنیا داشته باشیم متوجه خواهیم شد پیشرفتها و تغییرات زیادی بوجود آمده است. این تغییرات حاصل ایدهها و خلاقیت افرادی بوده است که مثل بقیه فکر نمیکردند. آنها طرز فکری برخلاف افراد زمان خود داشتهاند.
پس ما والدین بهتر است راه و روش دیگری انتخاب کنیم. به جای ناراحتی و عصبانیت از رفتار فرزندان به آنها یاد دهیم چگونه فکر کنند و چگونه عمل کنند. ما باید آنها را برای زمانی پرورش دهیم که از شرایط آن زمان اطلاعی نداریم.
پرورش فرزند برای آینده
ما فرزندان را برای زمان خودمان پرورش نمیدهیم تا انتظار داشته باشیم مانند ما رفتار کنند. آنها قرار است در آینده مهارت و توانایی داشته باشند. احتمال اینکه مهارت و دانشی که امروز ملاک موفقیت است در آینده جایی نداشته باشد وجود دارد. بنابراین نباید اصرار داشته باشیم که فرزندان مهارت خاصی که مورد نظر ما هست را کسب کنند.
همانطور که اصطلاح نجار بودن را برای نظارت بر فرزند مطرح کردیم اصطلاح دیگری هم با عنوان باغبان بودن مطرح میشود. اصطلاح باغبان بودن به این مفهوم است که شما تلاش خود را برای پرورش فرزندان انجام دهید اما آنها را آزاد بگذارید تا در راهی که دوست دارند و مورد علاقهشان است حرکت کنند نه راهی که مطلوب شماست.
کار باغبان محافظت و پرورش گیاهان است اما اینکه چه موقعی تلاشهایش به نتیجه برسد مشخص نیست. آیا باغبان میتواند بگوید که در کدام قسمت زمین گیاه رشد بهتری خواهد داشت؟
باغبان تنها شرایط مناسب مثل آب و زمین حاصلخیز را فراهم میکند تا گیاه رشد کند. او از فرآیند کار خود که مراقبت از گیاهان است لذت میبرد و نظارهگرِ رشد گیاهان است. باغبان سعی نمیکند که نحوه رشد گیاه و زمان به بار نشستن آنها را تعیین کند. اگر باغبان تصور میکند که گیاهان در یک قسمت از زمین رشد بهتری داشته باشند، ممکن برخلاف تصور او گیاهانِ سمت دیگر زمین بهتر رشد کنند.

وظیفه والدین خوب
وظیفه والدین خوب ایجاد یک محیط آرام برای فرزند است تا بتواند توانمندیهای خود را رشد دهد. والدین وظیفه دارند که آگاهی و راهنمایی لازم به فرزند خود در مسیری که انتخاب میکنند را بدهند. اما اینکه آنها را مجبور به انتخاب مسیری کنیم که مورد نظر ما میباشد، اشتباه است.
در مقاله بعدی در مورد نحوه برخورد با فرزندان و روش پرورش کودکان صحبت خواهیم کرد و به این نکته اشاره خواهیم کرد که چگونه مانند یک باغبان رفتار کنیم تا فرزندان ما آمادگی بهتری برای آینده داشته باشند و نگرانی خود را نیز از بین ببریم.
دیدگاهتان را بنویسید