بزرگترین حسرت زندگی انسانها
بزرگترین حسرت زندگی انسانها چیست؟ حسرت واژهای است که شاید بارها در زندگی آن را تجربه کرده باشیم. مثل حسرت جدایی، حسرت استفاده نکردن از فرصتها در زندگی، حسرت شاد نبودن در زندگی و … اما به نظر شما بزرگترین حسرت زندگی چیست؟
حسرت های زندگی در اکثر مواقع بخاطر از دست دادن فرصتی بوده است که در زندگی داشتیم ولی قدر آن فرصتها را ندانستیم. در عصر کنونی بخاطر مشغلههای فکری و فیزیکی که برای خود ایجاد کردهایم این حسرتها بیشتر شدهاند. تکنولوژیهای مختلف ما را چنان سرگرم کرده است که از انجام کارهای مهم و تاثیرگذار در زندگی باز ماندهایم. در حقیقت این تکنولوژیها انتخابهای ما را زیاد کردهاند. هر چند در ظاهر انتخابهای بیشتر به ما کمک میکند تا بتوانیم مسیر بهتری در زندگی داشته باشیم اما واقعیت این است که این انتخابها سردرگمی ما را افزایش دادهاند.
هر انتخابی یک سری مزایا و معایب در خود دارد. با هر انتخابی ما فرصتهایی را از دست خواهیم داد. از دست دادن فرصتها برای ما حسرتهایی را به همراه دارد. برای همین باید انتخابهایی در زندگی داشته باشیم که مطابق با ارزشها و معیارهای زندگی خودمان باشند.
در فیلم بالا بطور کامل در مورد این موضوع صحبت شده است که بزرگترین حسرت های زندگی چیست؟ چه کارهایی میتوان انجام داد تا دچار این نوع حسرتها نشویم؟
بزرگترین حسرت زندگی در انسانها چیست؟
طبق پژوهشی که توسط یک پرستار در استرالیا انجام شده است انسانها در زمان مرگ یکی از این پنج حسرت را داشتهاند. (داستان این تحقیق در فیلم بیان شده است)
حسرت اول: کاش آنطور که دوست داشتم زندگی میکردم نه آنطوری که دیگران از من انتظار داشتند.
حسرت دوم: کاش اینقدر در زندگی کار نمیکردم.
حسرت سوم: کاش شجاعت این را داشتم که احساساتم را بیان کنم.
حسرت چهارم: کاش ارتباطم را با دوستانم حفظ میکردم.
حسرت پنجم: کاش آدم شادتری بودم.
وقتی حسرت های زندگی قبل از مرگ را بررسی میکنیم متوجه میشویم که وجه اشتراک آنها نشناختن اولویتهای زندگی و از دست دادن فرصتها بوده است.
فرصت زندگی برای همه ما آدمها وجود دارد اما بسیاری از ما انسانها چنان غرق در روزمرگی و انجام کارهای تکراری هستیم که اولویتها و ارزشهای زندگی را فراموش کردیم و زمانی متوجه این موضوع میشویم که فرصتها را از دست دادهایم.
حسرتهای زندگی در سالمندان
حسرتهای زندگی در دوره سالمندی بیشتر خودش را نشان خواهد داد. در دوران پیری انسانها زمان بیشتری برای فکر کردن دارند بخاطر همین با مرور گذشته خود فرصتهایی که از دست دادهاند را متوجه میشوند.
روش زندگی ما در عصر تکنولوژی به گونهای شده که بچهها از همان دوران کودکی یاد میگیرند مثل ربات کارهای خاصی را انجام دهند. این روش در بزرگسالی هم ادامه پیدا میکند و مشغلههای زندگی آنقدر ذهن ما را مشغول میکند که فرصتی برای ایستادن و فکر کردن به کارهایمان نداریم.
در دوران سالمندی انسانها بخاطر اینکه دغدغههای کمتری دارند فرصت پیدا میکنند که بیشتر با خودشان خلوت کنند. در نتیجه با توجه به تجربهای که بدست آوردهاند فرصتهای از دست رفته را بهتر متوجه خواهند شد.
بنابراین بزرگترین حسرت زندگی برای سالمندان وقتی است که با مرور گذشته خود متوجه فرصتهای از دست رفته بیفتند.
ایجاد تعادل برای کاهش حسرت های زندگی
یکی از عواملی که نگرانی و اضطراب را در زندگی افزایش میدهد نداشتن تعادل در زندگی است. ایجاد تعادل در زندگی یعنی بتوانیم به تمام جنبههای زندگی مثل سلامتی، تفریح، خانواده، کسبوکار و حتی مسائل معنوی توجه داشته باشیم و زمان مشخصی را برای رسیدگی به هر یک از این جنبهها اختصاص دهیم.
همانطور که گفتم در دنیای امروز تکنولوژیهای مختلف باعث افزایش انتخابهای ما شده است. در حقیقت ظهور هر تکنولوژی باعث میشود که ما بتوانیم کارهای خود را به روشهای دیگر هم انجام دهیم. پس ما انتخابهای بیشتری برای انجام کار خواهیم داشت. هر چقدر انتخابهای ما در زندگی بیشتر شود تصمیمگیری هم سختتر خواهد شد.
برای مثال تکنولوژیهایی مثل اینترنت و شبکههای اجتماعی باعث شدهاند که کسبوکارمان دیگر محدود به محل خاصی نباشد. میتوانیم انتخاب کنیم که کسبوکار خود را از محل کار به خانه بیاوریم. میتوانیم مدت زمان طولانیتری را در کسبوکار خود فعالیت کنیم. بنابراین دیگر محدود به زمان نیستیم و تا هر وقت که بخواهیم میتوانیم کارمان را انجام دهیم.
انتخابهای بیشتری که برای ما ایجاد شده است مضراتی هم دارند. صرف انرژی و وقت بیشتر برای کسبوکار باعث میشود تا وقت کمتری برای جنبههای دیگر زندگی مثل خانواده، سلامتی و تفریح داشته باشیم و به نوعی تعادل زندگی را به هم میزند. قسمت جالب ماجرا اینجاست که اگر بخواهید تعادل در زندگی داشته باشید و برای خانواده و سلامتی خود هم وقت بگذارید از رقبای خود در کسبوکارتان عقب میمانید! پس چه راه حلی برای این موضوع داریم؟
حسرتهای زندگی در نسلهای گذشته چقدر بود؟
وقتی مروری به رفتارها و عادتهای نسلهای قبلی داشته باشیم متوجه میشویم که در قدیم آدمها بخاطر امکانات کمی که وجود داشت انتخابهای زیادی نداشتند. مثلا در آنزمان با غروب آفتاب مجبور بودند کسبوکار خود را تعطیل کنند و در کنار خانواده باشند یا به کارهای شخصی خود رسیدگی کنند.
همین موضوع عاملی برای حفظ تعادل در زندگی بود. حسرتهای زندگی کمتر بود و افراد کمتر دچار نگرانی و اضطراب میشدند. در حالیکه در عصر حاضر انتخابهای ما بسیار زیاد شده است. هر کسی با توجه به شرایط زندگیاش میتواند موقعیت بهتری را انتخاب کند.
هر چند در ظاهر انسانها میتوانند با شرایطی که دارند انتخاب بهتری داشته باشند اما دیدن موفقیت دیگران آنها را مجاب میکند که همان مسیری را انتخاب کنند که دیگران انتخاب کردند. در حالیکه استفاده از روش دیگران نمیتواند تضمینی برای موفقیت باشد زیرا هر فرد با توجه به شرایط خودش باید مسیر را پیدا کند.
هر فردی با توجه به شرایط و ویژگیهای خودش باید یک تعریف مشخص از موفقیت داشته باشد. اگر بخواهیم مطابق الگویی که دیگران در زندگی داشتند پیش برویم احتمالاٌ با مشکلات زیادی مواجه خواهیم شد. نگاه کردن به سبکِ زندگی دیگران و پیروی از آن در زندگیِ خودمان نوعی رقابت بوجود میآورد. رقابتی که تعادل زندگی را به هم میزند.
چرا حسرتهای زندگی بیشتر شده است؟
یکی از دلایل اصلی که باعث شده حسرت های زندگی در بین انسانها بیشتر شود به مقایسه کردن مربوط میشود. اکثر انسانها بطور ناخودآگاه زندگی خود را با دیگران مقایسه میکنند.
با ورود تکنولوژی به زندگی بشر، ارتباط انسانها با همدیگر بیشتر شده است. علاوه برمزیتهای خوبی که این ارتباطات برای ما داشته است مضراتی را هم ایجاد کرده است.
هر چقدر ارتباط ما با همدیگر بیشتر باشد از شرایط زندگی و سبک زندگی آنها بیشتر اطلاع پیدا میکنیم. در وهله اول اینطور بنظر میرسد که نگاه کردن به زندگی دیگران و پیشرفتی که داشتند میتواند راه پیشرفت را به ما نشان دهد. اما واقعیت این است که ما روش دیگران را تقلید میکنیم.
تقلید از دیگران باعث شده که حسرت های زندگی ما افزایش پیدا کند. هر کدام از ما انسانها ویژگیها و تواناییهای منحصر بفردی داریم که باید به دنبال آن باشیم. تقلید از روش دیگران باعث میشود که نقاط قوت و تواناییهای خود را نشناسیم و فرصتهایی که میتوانیم خلق کنیم را از دست بدهیم. حسرت های زندگی در بیشتر مواقع در چنین مواقعی اتفاق میافتد.
جمعبندی؛ چه کنیم که فرزندان ما حسرت زندگی گذشته را نداشته باشند؟
همانطور که اشاره کردم وجود انتخابهای زیاد یک نوع سردرگمی ایجاد کرده است. بهترین روش برای رفع این سردرگمی آگاهی از ارزشها و انتخاب هدف درست در مسیر ارزشهای زندگی است. این مسئله باعث معنا پیدا کردن زندگی و ایجاد روحیه شاد میشود.
موفقیت فرزندان در زندگی نیز مستلزم شاد بودن آنها است. اگر ما شرایط مناسبی برای شاد بودن بچهها فراهم کنیم درصد موفقیت آنها افزایش مییابد. در این زمینه مقالهای تحت عنوان تربیت فرزند شاد و موفق وجود دارد که میتوانید مطالعه کنید.
در نهایت دوباره تکرار میکنم که شناخت ارزشهای زندگی علاوه بر اینکه باعث میشود تعادل را در زندگی حفظ کنیم، از مقایسه کردن زندگیمان با زندگی دیگران نیز اجتناب خواهیم کرد.
وقتی هدف مشخصی در جهت ارزشهای زندگی داشته باشیم حسرت زندگی دیگران را نخواهیم داشت و در آینده نیز حسرت گذشته و زمان از دست رفته را نداریم.
دیدگاهتان را بنویسید